تاريخ ايران را اصولا به دو بخش كلي قبل از اسلام و بعد از اسلام تقسيم مي كنند.
آشنايي با تاريخ ايران
هنگامي كه سخن از تاريخ ايران ميرود، بايد به اين نكته توجه داشت كه آيا منظور تاريخ اقوام و مردماني است كه از آغاز تاريخ تا كنون در مرزهاي سياسي ايران امروزي زيستهاند يا تاريخ اقوام و مردماني است كه خود را به نحوي از انحاء ايراني ميخواندهاند و در جغرافيايي كه دربرگيرندهٔ ايران امروز و سرزمينهايي كه از ديدگاه تاريخي بخشي از ايران بزرگ (ايرانشهر) بودهاست زيستهاند. گاه تاريخ ايران را از ورود آريايي ها كه نام ايران نيز از ايشان گرفته شدهاست، به فلات ايران آغاز ميكنند. ولي اين به اين معني نيست كه فلات ايران تا پيش از ورود آريايي ها خالي از سكنه يا تمدن بودهاست. پيش از ورود آرياييان به فلات ايران تمدنهاي بسيار كهني در اين محل شكفته و پژمرده شده بودند و تعدادي نيز هنوز شكوفا بودند.
تاريخ ايران را اصولا به دو بخش كلي تاريخ ايران قبل از اسلام و تاريخ ايران بعد از اسلام تقسيم مي كنند كه اينها خود نيز به بخش هاي كوچكتري تقسيم مي شوند.
تاريخ ايران قبل از اسلام:
خود به سه بخش تقسيم مي شود:
-ايران قبل از آريايي ها
-مهاجرت آريايي ها به ايران
-ايران باستان
تاريخ ايران قبل از آريايي ها
پيش از آريائىها اقوام گوناگونى در قسمتهاى مختلف فلات ايران مىزيسته اند.در تاريخ ايران قبل از آريايي ها تمدنهاي شهر سوخته (در سيستان)، تمدن ايلام (در شمال خوزستان)، تمدن جيرفت (در كرمان)، تمدن ساكنان تپه سيلك (در كاشان)، تمدن اورارتو (در آذربايجان)، تپه گيان (در نهاوند) و تمدن كاسيها (در كرمانشاه و لرستان) و تپورها در تبرستان (مازندران) در سرزمين ايران بودند.
بزرگترين تمدن تاريخ ايران دولت عيلام بوده است كه سرزمين آنها در جنوب غربى ايران و كمابيش مطابق با خوزستان بوده است. پايتخت عيلام شهر شوش بوده كه آثار مربوط به آنها در اين شهر پيدا شده است. ظاهراً بخشهاى مختلف در عيلام حكومتهاى جداگانه و هر يك پادشاهان مربوط به خود را داشتهاند.
اين چهار منطقه اَوان، اَنشان، سيمش و شوش بودهاند. دولت عيلام غالباً با دولتهاى بيشتر تكامل يافتهٔ بينالنهرين يعنى سومرىها، اكدىها، بابلىها و آشورىها در جنگ بوده است. اين دولت در دورهاى از تاريخ ايران از بزرگترين نيروهاى اين منطقه شد. از زمان پيدايش امپراتوران ايران (۵۵۰قم) عيلام از ولايات خراجگزار ايران شد. شهر شوش در اين زمان نيز شهر ثروتمند و با شكوهى بود. زبان عيلامى يكى از سه زبانى بوده است كه متون سلطنتى ايران به آن زبانها نگاشته مىشده است.
مهاجرت آريايىها به ايران
آريايي ها شعبهٔ وسيعى از نژاد سفيد هستند كه سرزمين اوليهٔ آنها احتمالاً از شمال درياى سياه و خزر تا حوالى رودهاى سيحون و جيحون بوده است. آنها بعدها بخشى به اروپا و دستههائى به سمت ايران و هند حركت كردهاند. در نتيجه به اقوام آسيائى و زبان آنها، هند و اروپائى گفته مىشود. آريائى به معنى شريف است. آريائىهاي هند و ايران مدتها با هم مىزيستهاند و پس از مدتها از هم جدا شدند و تا قبل از جدا شدن، افسانهها و سازمان اجتماعى و زبان مشتركى داشتند.
در كتاب هاي تاريخ ايران زمان آمدن آريايى ها به ايران را برخى ۲۰۰۰ سال قم و بعضى قرن ۱۴ قم تا قرن ۶ قم نوشته اند. آريايى ها هنگامي كه به فلات ايران رسيدند، در ابتدا مردمان بومى را قلع و قمع كردند ولى سپس آنها را بهكار گرفتند. آريائىها پس از ورود به ايران به طوايف مختلف تقسيم شدند كه مهمترين آنها مادها و پارتها و پارسها هستند. نام ايران از اسم آريايى ها گرفته شده و به معنى سرزمين آريايى است.
تاريخ ايران باستان
تاريخ ايران باستان را دوران تشكيل دولت ماد تا پايان حكومت ساسانيان و حمله اعراب به ايران دانسته اند.
مادها حدود ۷۰۸تا ۵۵۰قم
مادها قومي ايراني بودند از تبار آريايي كه در بخش غربي فلات ايران ساكن شدند. سرزمين مادها دربرگيرنده بخش غربي فلات ايران بود. سرزمين آذربايجان در شمال غربي فلات ايران را با نام ماد كوچك و بقيهٔ ناحيه زاگرس را با نام ماد بزرگ ميشناختند. پايتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوايل قرن هفتم قبل از ميلاد اولين دولت تاريخ ايران را تأسيس كنند. دولت ماد در ۵۵۰ پيش از ميلاد به دست كوروش منقرض شد و سلطنت ايران به پارسيها منتقل گشت.
هخامنشيان - ۵۵۰ تا ۳۳۰ قم
هخامنش جدّ اين خاندان، قبيلههاى پارس را تحت فرمان خود درآورد. پس از او چيشپش، پسرش در ناحيهٔ انشان (شرق شوشتر) به شاهى رسيد. بعدها آنها پاسارگاد را مركز خود قرار دادند. تا زمان كوروش سوّم (بزرگ)، شش پادشاه از اين خاندان حكومت كردند.
تاريخ ايران و دوره هاي تاريخي آن
سلوكيان
پس از مرگ اسكندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بين سردارانش تقسيم شد و بيشتر متصرفات آسيايي او كه ايران هسته آن بود به سلوكوس اول رسيد. به اين ترتيب ايران تحت حكومت سلوكيان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. آنها مدت هشتاد سال بربخش بزرگى از غرب ايران سلطنت كردند ولى در قلمرو آنها تقريباً هيچگاه آرامش وجود نداشت. پس از مدتي پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوكيان را نابود كنند و چون اولين پادشاه اشكانيان اشك نام داشت نام اين سلسله را اشكانيان گذاشتند.
اشكانيان - ۲۵۰ قبل از ميلاد تا حدود ۲۲۶ ميلادى
اشكانيان تمدن يونانى را كه در دورهٔ سلوكيان در ايران بهوجود آمده بود، ارج مىگذاشتند. برخى از پادشاهان اشكانى به خوبى با ادبيات يونانى آشنائى داشتند و برخى نمايشهاى يونانى در دربار پادشاهان اشكانى اجراء مىشد. در آن دوره مجلسى موسوم به مهستان بود كه خود مركب از دو مجلس بود يكى مجلس اشراف و ديگرى مجلس دانايان و مغان كه جنبهٔ مشورتى داشت و نفوذ چندانى در امور نداشت.
در اين دوره از تاريخ ايران دامپروى و كشاورزى و تجارت رونق بسيار داشت و بردهدارى رشد مىكرد. دين آنها دين زرتشت و نيز پرستش اجداد آنها بود. ساير اديان نيز آزادى داشتند. اشك ۲۲ (بلاش اوّل) كسى بود كه به جمعآورى اوستا پرداخت. زبان آنها پارسى ميانه بود كه بهعلت تماس زياد با رومىها، زبان و تمدن رومى نيز در دربار آنها نفوذ داشته است. خط آنها آرامى سريانى بوده و روى برخى سكّهها عبارات يونانى حكّ شده است. از آثار اين دوره از تاريخ ايران معبد آناهيتا در كنگاور، خرابهٔ معبد كنگاور، نقوش برجسته از دورهٔ مهرداد و گودرز در بيستون است.
ساسانيان
ساسانيان خاندان شاهنشاهي ايراني در طول تاريخ ايران هستند كه در سالهاي ۲۲۴ تا ۶۵۱ ميلادي حكومت مي كردند. شاهنشاهان ساساني كه اصليتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگي از غرب قارهٔ آسيا چيرگي يافتند. پايتخت ساسانيان شهر تيسفون در نزديكي بغداد در عراق امروزي بود.
سلسله اشكاني به دست اردشير اول ساساني منقرض گرديد. وي سلسله ساسانيان را بنا نهاد كه تا ۶۵۲ ميلادي در ايران ادامه يافت. دولت ساساني حكومتي ملي و متكي به دين و تمدن ايراني بود و قدرت بسيار زيادي كسب كرد. در اين دوره نيز جنگهاي ايران و روم ادامه يافت.
تاريخ ايران بعد از اسلام
پس از استقرار دين اسلام در سرزمين ايران كه در نتيجه پيروزي اعراب مسلمان بر ساسانيان و فتح ايران توسط آنها روي داد، تحولات بسياري در عرصههاي اجتماعي، مذهبي و سياسي در تاريخ ايران به وجود آمد.
استيلاء مسلمانان بر ايران به سادگى نبود. شهرها زودتر پذيراى سلطهٔ مسلمانان شدند ولى دهات به سادگى به حكومت ايشان تن ندادند. نقاط شرقى ايران و نيز طبرستان و گيلان ديرتر از نواحى غربى به تصرف مسلمانان درآمدند. آنان مجبور مىشدند كه يك محل را بارها فتح كنند.
ايرانيان كه از تبعيض طبقاتي موجود در كشورشان ناراضي بودند اسلام را پذيرفتند و در اشاعه آن كوشيدند ولي با اين حال هرگز در طول تاريخ ايران مخالفت خويش را با سلطه امويان و عباسيان بر خاك ايران پنهان نكردند و جنبشهاي استقلال طلبانهاي را به پا ساختند كه تشكيل حكومتهايي چون طاهريان (۸۸۱-۸۲۶ م) و صفاريان (۹۰۳-۸۶۶ م) را ميتوان از نتايج آنها برشمرد.
طاهريان براي اولين بار پس از ظهور اسلام در طول تاريخ ايران نواحي شرقي ايران همچون خراسان را به استقلال رسانيدند و صفاريان نيز براي اولين بار از زبان خارجي به جاي زبان عربي استفاده كردند. از دوره سامانيان (۹۹۹- ۸۱۹ م) نيز خط فارسي نوين پديد آمد و الفباي عربي با زبان فارسي رواج يافت.
حكام آل بويه (۱۰۵۵-۹۴۵ م) پس از فتح شيراز و تأسيس حكومت خويش راهي بغداد شده آن را تصرف نمودند و مقام خلافت را به آلت دست خويش تبديل نمودند و قدرت واقعي را در دستان خويش گرفتند.
غزنويان (۱۱۸۶-۹۷۷ م) خود را در تاريخ ايران به عنوان غازيان يا جنگجويان مسلمان مطرح ساختند و سرزمينهايي همچون هندوستان را مورد تهاجم خويش قرار دادند.
تاريخ ايران بعد از اسلام
سلجوقيان (۱۱۹۴- ۱۰۳۸ م) با پيروزي بر غزنويان حكومت خويش را تأسيس نمودند و سراسر ايران را تحت سيطره خويش درآوردند و به ياري وزراي بزرگ و دانشمند ايراني قدرت خود را تثبيت نمودند ولي در نهايت توسط خوارزمشاهيان از ميان رفتند.
حكومت خوارزمشاهيان (۱۲۳۱-۱۰۷۷ م) يكي ديگر از حكومتهاي تاريخ ايران بود كه با تهاجم مغولها به خاك ايران آغاز گرديد. نتيجه اين تهاجم انقراض حكومت خوارزمشاهيان و غارت شهرها و قتل عام مردم ايران بود كه با نابودي اقتصاد و كشاورزي ايران همراه گرديد.
مغولها به سرعت خاك ايران را تصرف نمودند و ضمن لشكركشي به بغداد و به قتل رساندن خليفه عباسي خلافت اسلامي را از ميان بردند (۱۲۲۸ م)
پس از مغولها، تيموريان (۱۵۰۶-۱۳۷۰ م) به خاك ايران هجوم آوردند و بار ديگر سرزمين ايران را عرصه تاخت و تاز و غارت قرار دادند.
از دوره صفوي (۱۷۳۲-۱۵۰۱ م) براي اولين بار در تاريخ ايران مذهب تشيع به عنوان مذهب رسمي ايران معرفي گرديد. مذهب تشيع با ويژگيهاي سياسي و اجتماعي خويش باعث اتحاد و استقلال ايران گرديد و هويت ملي آن را در برابر تهاجمات و ضربات مهلك امپراتوري عثماني حفظ نمود و بار ديگر در طول تاريخ ايران توانست به عنوان يك قدرت بزرگ سياسي و مذهبي قد علم كند.
در دوره شاه عباس كبير شهر اصفهان به عنوان پايتخت ايران انتخاب گرديد و به اوج عظمت و شكوه دست يافت به طوري كه يادگارهاي بسياري از آن دوران تا عصر حاضر نيز بر جاي ماندهاند. صفويان در نتيجه تهاجم افغانها و تصرف اصفهان توسط آنها از صفحه تاريخ ايران حذف شدند.
نادرشاه افشار افغانها را شكست داد و ضمن تسلط بر تمامي خاك ايران، سلسله افشاريان را تأسيس نمود (۱۷۳۴ م). پس از افشاريان، زنديان (۱۷۹۶-۱۷۵۰ م) بر اريكه قدرت تكيه زدند و در دوره حكومت آنها شهر شيراز به پايتختي انتخاب گرديد و به شهري باشكوه و بزرگ تبديل شد.
دوره قاجاريان (۱۹۲۴-۱۷۷۹ م) از دوره هاي تاريخ ايران بود كه نفوذ قدرتهاي استعماري همچون انگليس و روسيه تزاري در ايران توسعه يافت و اين قدرتها با تحميل عهدنامههايي همچون تركمانچاي، گلستان و پاريس بر دولت ايران سرزمينهاي وسيعي در آذربايجان، گرجستان، ارمنستان و خراسان را از خاك ايران جدا كردند. نتيجه اين تحولات وقوع جنبشهايي چون قيام تنباكو، مشروطيت، جنبش جنگل و قيام محمد خياباني در ايران بود.
در سال ۱۹۲۴ ميلادي رضاخان به حكومت دست يافت و تاسيس سلسله پهلوي را اعلام نمود. در دوره پهلوي صنعت نفت ايران به رهبري دكتر محمد مصدق ملي شد و همين مسأله زمينهساز قيامهاي استقلال خواهانه گرديد كه در نهايت به انقلاب ايران در سال ۱۳۵۷ ش (۱۹۷۹ ميلادي) منجر گرديد.
دوره هاي تاريخي ايران بعد از اسلام
• طاهريان (۸۲۰ - ۸۷۳ م. / ۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق. / ۱۹۹ -۲۵۲ خ.) بنيانگذار طاهر ذواليمينين
• صفاريان (۸۷۵-۹۰۰ م. / ۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق. / ۲۵۴ - ۲۷۹ خ.) بنيانگذار يعقوب ليث
• سامانيان (۸۷۵-۹۹۹ م. / ۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق. / ۲۵۴ - ۳۷۸ خ.) بنيانگذار نصر يكم شهرياران بزرگ اسماعيل ساماني و نصر بن احمد
• زياريان (۹۲۸ - ۱۰۷۰ م. / ۳۱۵ - ۴۶۲ ه. ق. / ۳۰۶ - ۴۴۹ خ.) بنيانگذار مرداويج پسر زيار شهريار معروف قابوس بن وشمگير
• بوييان (۹۳۲ - ۱۰۴۹ م. / ۳۲۰ - ۴۴۰ ه. ق. / ۳۱۱ - ۴۲۸ خ.) بنيانگذار عمادالدوله علي شهريار بزرگ عضدالدوله
• غزنويان (۹۹۸ - ۱۱۶۰ م. / ۳۸۸ - ۵۵۵ ه. ق. / ۳۷۷ - ۵۳۹ خ.) بنيانگذار سلطان محمود غزنوي
• سلجوقيان (۱۰۳۸ - ۱۱۹۴ م. / ۴۲۹ - ۵۹۰ ه. ق. / ۴۱۷ - ۵۷۳ خ.) بنيانگذار طغرل بيك شهرياران بزرگ ملكشاه و سلطان سنجر
• خوارزمشاهيان (۱۰۷۸ - ۱۲۲۰ م. / ۴۷۰ - ۶۱۷ ه. ق. / ۴۵۶ - ۵۹۹ خ.) بنيانگذار (انوشتكين غرجه) شهريار معروف محمد خوارزمشاه
• ايلخانيان (۱۲۵۶ - ۱۳۳۶ م. / ۶۵۴ - ۷۳۶ ه. ق. / ۶۳۵ - ۷۱۴ خ.) بنيانگذار هولاكوخان
• تيموريان (۱۳۷۰ - ۱۴۹۸ م. / ۷۷۱ - ۹۰۳ ه. ق / ۷۴۸ - ۸۷۷ خ.) بنيانگذار تيمور گوركاني
• صفويان (۱۵۰۱ - ۱۷۲۳ م. / ۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه. ق. / ۸۷۹ - ۱۱۰۲ خ.) بنيانگذار شاه اسماعيل يكم شهريار بزرگ شاه عباس يكم
• افشاريان (۱۷۳۵ - ۱۷۴۸ م. / ۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ ه. ق. / ۱۱۱۴ - ۱۱۲۷ خ.): بنيانگذار نادرشاه
• زنديان (۱۷۵۰ - ۱۷۹۵ م. / ۱۱۶۳ - ۱۲۰۹ ه. ق. / ۱۱۲۹ - ۱۱۷۳ خ.) بنيانگذار كريمخان زند
• قاجاريان (۱۷۹۵ - ۱۹۲۷ م. / ۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه. ق. / ۱۱۷۳ - ۱۳۰۵ خ.) بنيانگذار آقامحمدخان شهريار بزرگ ناصرالدين شاه
• سلسله پهلوي (۱۹۲۶ - ۱۹۷۹ م. / ۱۳۴۴ - ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۰۴ - ۱۳۵۷ خ.) بنيانگذار رضاشاه
• جمهوري اسلامي (آغاز ۱۹۷۹ م. / ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۵۷ خ.) بنيانگذار روحالله خميني
تاريخ ايران را اصولا به دو بخش كلي قبل از اسلام و بعد از اسلام تقسيم مي كنند.
آشنايي با تاريخ ايران
هنگامي كه سخن از تاريخ ايران ميرود، بايد به اين نكته توجه داشت كه آيا منظور تاريخ اقوام و مردماني است كه از آغاز تاريخ تا كنون در مرزهاي سياسي ايران امروزي زيستهاند يا تاريخ اقوام و مردماني است كه خود را به نحوي از انحاء ايراني ميخواندهاند و در جغرافيايي كه دربرگيرندهٔ ايران امروز و سرزمينهايي كه از ديدگاه تاريخي بخشي از ايران بزرگ (ايرانشهر) بودهاست زيستهاند. گاه تاريخ ايران را از ورود آريايي ها كه نام ايران نيز از ايشان گرفته شدهاست، به فلات ايران آغاز ميكنند. ولي اين به اين معني نيست كه فلات ايران تا پيش از ورود آريايي ها خالي از سكنه يا تمدن بودهاست. پيش از ورود آرياييان به فلات ايران تمدنهاي بسيار كهني در اين محل شكفته و پژمرده شده بودند و تعدادي نيز هنوز شكوفا بودند.
تاريخ ايران را اصولا به دو بخش كلي تاريخ ايران قبل از اسلام و تاريخ ايران بعد از اسلام تقسيم مي كنند كه اينها خود نيز به بخش هاي كوچكتري تقسيم مي شوند.
تاريخ ايران قبل از اسلام:
خود به سه بخش تقسيم مي شود:
-ايران قبل از آريايي ها
-مهاجرت آريايي ها به ايران
-ايران باستان
تاريخ ايران قبل از آريايي ها
پيش از آريائىها اقوام گوناگونى در قسمتهاى مختلف فلات ايران مىزيسته اند.در تاريخ ايران قبل از آريايي ها تمدنهاي شهر سوخته (در سيستان)، تمدن ايلام (در شمال خوزستان)، تمدن جيرفت (در كرمان)، تمدن ساكنان تپه سيلك (در كاشان)، تمدن اورارتو (در آذربايجان)، تپه گيان (در نهاوند) و تمدن كاسيها (در كرمانشاه و لرستان) و تپورها در تبرستان (مازندران) در سرزمين ايران بودند.
بزرگترين تمدن تاريخ ايران دولت عيلام بوده است كه سرزمين آنها در جنوب غربى ايران و كمابيش مطابق با خوزستان بوده است. پايتخت عيلام شهر شوش بوده كه آثار مربوط به آنها در اين شهر پيدا شده است. ظاهراً بخشهاى مختلف در عيلام حكومتهاى جداگانه و هر يك پادشاهان مربوط به خود را داشتهاند.
اين چهار منطقه اَوان، اَنشان، سيمش و شوش بودهاند. دولت عيلام غالباً با دولتهاى بيشتر تكامل يافتهٔ بينالنهرين يعنى سومرىها، اكدىها، بابلىها و آشورىها در جنگ بوده است. اين دولت در دورهاى از تاريخ ايران از بزرگترين نيروهاى اين منطقه شد. از زمان پيدايش امپراتوران ايران (۵۵۰قم) عيلام از ولايات خراجگزار ايران شد. شهر شوش در اين زمان نيز شهر ثروتمند و با شكوهى بود. زبان عيلامى يكى از سه زبانى بوده است كه متون سلطنتى ايران به آن زبانها نگاشته مىشده است.
مهاجرت آريايىها به ايران
آريايي ها شعبهٔ وسيعى از نژاد سفيد هستند كه سرزمين اوليهٔ آنها احتمالاً از شمال درياى سياه و خزر تا حوالى رودهاى سيحون و جيحون بوده است. آنها بعدها بخشى به اروپا و دستههائى به سمت ايران و هند حركت كردهاند. در نتيجه به اقوام آسيائى و زبان آنها، هند و اروپائى گفته مىشود. آريائى به معنى شريف است. آريائىهاي هند و ايران مدتها با هم مىزيستهاند و پس از مدتها از هم جدا شدند و تا قبل از جدا شدن، افسانهها و سازمان اجتماعى و زبان مشتركى داشتند.
در كتاب هاي تاريخ ايران زمان آمدن آريايى ها به ايران را برخى ۲۰۰۰ سال قم و بعضى قرن ۱۴ قم تا قرن ۶ قم نوشته اند. آريايى ها هنگامي كه به فلات ايران رسيدند، در ابتدا مردمان بومى را قلع و قمع كردند ولى سپس آنها را بهكار گرفتند. آريائىها پس از ورود به ايران به طوايف مختلف تقسيم شدند كه مهمترين آنها مادها و پارتها و پارسها هستند. نام ايران از اسم آريايى ها گرفته شده و به معنى سرزمين آريايى است.
تاريخ ايران باستان
تاريخ ايران باستان را دوران تشكيل دولت ماد تا پايان حكومت ساسانيان و حمله اعراب به ايران دانسته اند.
مادها حدود ۷۰۸تا ۵۵۰قم
مادها قومي ايراني بودند از تبار آريايي كه در بخش غربي فلات ايران ساكن شدند. سرزمين مادها دربرگيرنده بخش غربي فلات ايران بود. سرزمين آذربايجان در شمال غربي فلات ايران را با نام ماد كوچك و بقيهٔ ناحيه زاگرس را با نام ماد بزرگ ميشناختند. پايتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوايل قرن هفتم قبل از ميلاد اولين دولت تاريخ ايران را تأسيس كنند. دولت ماد در ۵۵۰ پيش از ميلاد به دست كوروش منقرض شد و سلطنت ايران به پارسيها منتقل گشت.
هخامنشيان - ۵۵۰ تا ۳۳۰ قم
هخامنش جدّ اين خاندان، قبيلههاى پارس را تحت فرمان خود درآورد. پس از او چيشپش، پسرش در ناحيهٔ انشان (شرق شوشتر) به شاهى رسيد. بعدها آنها پاسارگاد را مركز خود قرار دادند. تا زمان كوروش سوّم (بزرگ)، شش پادشاه از اين خاندان حكومت كردند.
تاريخ ايران و دوره هاي تاريخي آن
سلوكيان
پس از مرگ اسكندر (۳۲۳ ق. م) فتوحاتش بين سردارانش تقسيم شد و بيشتر متصرفات آسيايي او كه ايران هسته آن بود به سلوكوس اول رسيد. به اين ترتيب ايران تحت حكومت سلوكيان (۳۳۰ - ۲۵۰ ق.م.) در آمد. آنها مدت هشتاد سال بربخش بزرگى از غرب ايران سلطنت كردند ولى در قلمرو آنها تقريباً هيچگاه آرامش وجود نداشت. پس از مدتي پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوكيان را نابود كنند و چون اولين پادشاه اشكانيان اشك نام داشت نام اين سلسله را اشكانيان گذاشتند.
اشكانيان - ۲۵۰ قبل از ميلاد تا حدود ۲۲۶ ميلادى
اشكانيان تمدن يونانى را كه در دورهٔ سلوكيان در ايران بهوجود آمده بود، ارج مىگذاشتند. برخى از پادشاهان اشكانى به خوبى با ادبيات يونانى آشنائى داشتند و برخى نمايشهاى يونانى در دربار پادشاهان اشكانى اجراء مىشد. در آن دوره مجلسى موسوم به مهستان بود كه خود مركب از دو مجلس بود يكى مجلس اشراف و ديگرى مجلس دانايان و مغان كه جنبهٔ مشورتى داشت و نفوذ چندانى در امور نداشت.
در اين دوره از تاريخ ايران دامپروى و كشاورزى و تجارت رونق بسيار داشت و بردهدارى رشد مىكرد. دين آنها دين زرتشت و نيز پرستش اجداد آنها بود. ساير اديان نيز آزادى داشتند. اشك ۲۲ (بلاش اوّل) كسى بود كه به جمعآورى اوستا پرداخت. زبان آنها پارسى ميانه بود كه بهعلت تماس زياد با رومىها، زبان و تمدن رومى نيز در دربار آنها نفوذ داشته است. خط آنها آرامى سريانى بوده و روى برخى سكّهها عبارات يونانى حكّ شده است. از آثار اين دوره از تاريخ ايران معبد آناهيتا در كنگاور، خرابهٔ معبد كنگاور، نقوش برجسته از دورهٔ مهرداد و گودرز در بيستون است.
ساسانيان
ساسانيان خاندان شاهنشاهي ايراني در طول تاريخ ايران هستند كه در سالهاي ۲۲۴ تا ۶۵۱ ميلادي حكومت مي كردند. شاهنشاهان ساساني كه اصليتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگي از غرب قارهٔ آسيا چيرگي يافتند. پايتخت ساسانيان شهر تيسفون در نزديكي بغداد در عراق امروزي بود.
سلسله اشكاني به دست اردشير اول ساساني منقرض گرديد. وي سلسله ساسانيان را بنا نهاد كه تا ۶۵۲ ميلادي در ايران ادامه يافت. دولت ساساني حكومتي ملي و متكي به دين و تمدن ايراني بود و قدرت بسيار زيادي كسب كرد. در اين دوره نيز جنگهاي ايران و روم ادامه يافت.
تاريخ ايران بعد از اسلام
پس از استقرار دين اسلام در سرزمين ايران كه در نتيجه پيروزي اعراب مسلمان بر ساسانيان و فتح ايران توسط آنها روي داد، تحولات بسياري در عرصههاي اجتماعي، مذهبي و سياسي در تاريخ ايران به وجود آمد.
استيلاء مسلمانان بر ايران به سادگى نبود. شهرها زودتر پذيراى سلطهٔ مسلمانان شدند ولى دهات به سادگى به حكومت ايشان تن ندادند. نقاط شرقى ايران و نيز طبرستان و گيلان ديرتر از نواحى غربى به تصرف مسلمانان درآمدند. آنان مجبور مىشدند كه يك محل را بارها فتح كنند.
ايرانيان كه از تبعيض طبقاتي موجود در كشورشان ناراضي بودند اسلام را پذيرفتند و در اشاعه آن كوشيدند ولي با اين حال هرگز در طول تاريخ ايران مخالفت خويش را با سلطه امويان و عباسيان بر خاك ايران پنهان نكردند و جنبشهاي استقلال طلبانهاي را به پا ساختند كه تشكيل حكومتهايي چون طاهريان (۸۸۱-۸۲۶ م) و صفاريان (۹۰۳-۸۶۶ م) را ميتوان از نتايج آنها برشمرد.
طاهريان براي اولين بار پس از ظهور اسلام در طول تاريخ ايران نواحي شرقي ايران همچون خراسان را به استقلال رسانيدند و صفاريان نيز براي اولين بار از زبان خارجي به جاي زبان عربي استفاده كردند. از دوره سامانيان (۹۹۹- ۸۱۹ م) نيز خط فارسي نوين پديد آمد و الفباي عربي با زبان فارسي رواج يافت.
حكام آل بويه (۱۰۵۵-۹۴۵ م) پس از فتح شيراز و تأسيس حكومت خويش راهي بغداد شده آن را تصرف نمودند و مقام خلافت را به آلت دست خويش تبديل نمودند و قدرت واقعي را در دستان خويش گرفتند.
غزنويان (۱۱۸۶-۹۷۷ م) خود را در تاريخ ايران به عنوان غازيان يا جنگجويان مسلمان مطرح ساختند و سرزمينهايي همچون هندوستان را مورد تهاجم خويش قرار دادند.
تاريخ ايران بعد از اسلام
سلجوقيان (۱۱۹۴- ۱۰۳۸ م) با پيروزي بر غزنويان حكومت خويش را تأسيس نمودند و سراسر ايران را تحت سيطره خويش درآوردند و به ياري وزراي بزرگ و دانشمند ايراني قدرت خود را تثبيت نمودند ولي در نهايت توسط خوارزمشاهيان از ميان رفتند.
حكومت خوارزمشاهيان (۱۲۳۱-۱۰۷۷ م) يكي ديگر از حكومتهاي تاريخ ايران بود كه با تهاجم مغولها به خاك ايران آغاز گرديد. نتيجه اين تهاجم انقراض حكومت خوارزمشاهيان و غارت شهرها و قتل عام مردم ايران بود كه با نابودي اقتصاد و كشاورزي ايران همراه گرديد.
مغولها به سرعت خاك ايران را تصرف نمودند و ضمن لشكركشي به بغداد و به قتل رساندن خليفه عباسي خلافت اسلامي را از ميان بردند (۱۲۲۸ م)
پس از مغولها، تيموريان (۱۵۰۶-۱۳۷۰ م) به خاك ايران هجوم آوردند و بار ديگر سرزمين ايران را عرصه تاخت و تاز و غارت قرار دادند.
از دوره صفوي (۱۷۳۲-۱۵۰۱ م) براي اولين بار در تاريخ ايران مذهب تشيع به عنوان مذهب رسمي ايران معرفي گرديد. مذهب تشيع با ويژگيهاي سياسي و اجتماعي خويش باعث اتحاد و استقلال ايران گرديد و هويت ملي آن را در برابر تهاجمات و ضربات مهلك امپراتوري عثماني حفظ نمود و بار ديگر در طول تاريخ ايران توانست به عنوان يك قدرت بزرگ سياسي و مذهبي قد علم كند.
در دوره شاه عباس كبير شهر اصفهان به عنوان پايتخت ايران انتخاب گرديد و به اوج عظمت و شكوه دست يافت به طوري كه يادگارهاي بسياري از آن دوران تا عصر حاضر نيز بر جاي ماندهاند. صفويان در نتيجه تهاجم افغانها و تصرف اصفهان توسط آنها از صفحه تاريخ ايران حذف شدند.
نادرشاه افشار افغانها را شكست داد و ضمن تسلط بر تمامي خاك ايران، سلسله افشاريان را تأسيس نمود (۱۷۳۴ م). پس از افشاريان، زنديان (۱۷۹۶-۱۷۵۰ م) بر اريكه قدرت تكيه زدند و در دوره حكومت آنها شهر شيراز به پايتختي انتخاب گرديد و به شهري باشكوه و بزرگ تبديل شد.
دوره قاجاريان (۱۹۲۴-۱۷۷۹ م) از دوره هاي تاريخ ايران بود كه نفوذ قدرتهاي استعماري همچون انگليس و روسيه تزاري در ايران توسعه يافت و اين قدرتها با تحميل عهدنامههايي همچون تركمانچاي، گلستان و پاريس بر دولت ايران سرزمينهاي وسيعي در آذربايجان، گرجستان، ارمنستان و خراسان را از خاك ايران جدا كردند. نتيجه اين تحولات وقوع جنبشهايي چون قيام تنباكو، مشروطيت، جنبش جنگل و قيام محمد خياباني در ايران بود.
در سال ۱۹۲۴ ميلادي رضاخان به حكومت دست يافت و تاسيس سلسله پهلوي را اعلام نمود. در دوره پهلوي صنعت نفت ايران به رهبري دكتر محمد مصدق ملي شد و همين مسأله زمينهساز قيامهاي استقلال خواهانه گرديد كه در نهايت به انقلاب ايران در سال ۱۳۵۷ ش (۱۹۷۹ ميلادي) منجر گرديد.
دوره هاي تاريخي ايران بعد از اسلام
• طاهريان (۸۲۰ - ۸۷۳ م. / ۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق. / ۱۹۹ -۲۵۲ خ.) بنيانگذار طاهر ذواليمينين
• صفاريان (۸۷۵-۹۰۰ م. / ۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق. / ۲۵۴ - ۲۷۹ خ.) بنيانگذار يعقوب ليث
• سامانيان (۸۷۵-۹۹۹ م. / ۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق. / ۲۵۴ - ۳۷۸ خ.) بنيانگذار نصر يكم شهرياران بزرگ اسماعيل ساماني و نصر بن احمد
• زياريان (۹۲۸ - ۱۰۷۰ م. / ۳۱۵ - ۴۶۲ ه. ق. / ۳۰۶ - ۴۴۹ خ.) بنيانگذار مرداويج پسر زيار شهريار معروف قابوس بن وشمگير
• بوييان (۹۳۲ - ۱۰۴۹ م. / ۳۲۰ - ۴۴۰ ه. ق. / ۳۱۱ - ۴۲۸ خ.) بنيانگذار عمادالدوله علي شهريار بزرگ عضدالدوله
• غزنويان (۹۹۸ - ۱۱۶۰ م. / ۳۸۸ - ۵۵۵ ه. ق. / ۳۷۷ - ۵۳۹ خ.) بنيانگذار سلطان محمود غزنوي
• سلجوقيان (۱۰۳۸ - ۱۱۹۴ م. / ۴۲۹ - ۵۹۰ ه. ق. / ۴۱۷ - ۵۷۳ خ.) بنيانگذار طغرل بيك شهرياران بزرگ ملكشاه و سلطان سنجر
• خوارزمشاهيان (۱۰۷۸ - ۱۲۲۰ م. / ۴۷۰ - ۶۱۷ ه. ق. / ۴۵۶ - ۵۹۹ خ.) بنيانگذار (انوشتكين غرجه) شهريار معروف محمد خوارزمشاه
• ايلخانيان (۱۲۵۶ - ۱۳۳۶ م. / ۶۵۴ - ۷۳۶ ه. ق. / ۶۳۵ - ۷۱۴ خ.) بنيانگذار هولاكوخان
• تيموريان (۱۳۷۰ - ۱۴۹۸ م. / ۷۷۱ - ۹۰۳ ه. ق / ۷۴۸ - ۸۷۷ خ.) بنيانگذار تيمور گوركاني
• صفويان (۱۵۰۱ - ۱۷۲۳ م. / ۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه. ق. / ۸۷۹ - ۱۱۰۲ خ.) بنيانگذار شاه اسماعيل يكم شهريار بزرگ شاه عباس يكم
• افشاريان (۱۷۳۵ - ۱۷۴۸ م. / ۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ ه. ق. / ۱۱۱۴ - ۱۱۲۷ خ.): بنيانگذار نادرشاه
• زنديان (۱۷۵۰ - ۱۷۹۵ م. / ۱۱۶۳ - ۱۲۰۹ ه. ق. / ۱۱۲۹ - ۱۱۷۳ خ.) بنيانگذار كريمخان زند
• قاجاريان (۱۷۹۵ - ۱۹۲۷ م. / ۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه. ق. / ۱۱۷۳ - ۱۳۰۵ خ.) بنيانگذار آقامحمدخان شهريار بزرگ ناصرالدين شاه
• سلسله پهلوي (۱۹۲۶ - ۱۹۷۹ م. / ۱۳۴۴ - ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۰۴ - ۱۳۵۷ خ.) بنيانگذار رضاشاه
• جمهوري اسلامي (آغاز ۱۹۷۹ م. / ۱۳۹۹ ه. ق. / ۱۳۵۷ خ.) بنيانگذار روحالله خميني